چاپ کتابی درباره حوزه قم و امر سیاسی در مقاطع پیش و پس از انقلاب
تاریخ انتشار: ۲۰ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۴۸۷۱۸۵
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «حوزه علمیه قم و امر سیاسی» نوشته سید محسن طباطباییفر توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر و راهی بازار نشر شده است.
سید محسن طباطباییفر نویسنده اینکتاب متولد سال ۱۳۵۳ و دانشآموخته حوزه علمیه قم و دارای مدرک دکترای علوم سیاسی است. او پیشتر کتابهای «نظام سلطانی در اندیشه سیاسی شیعه»، «وجوه فقهی نقش مردم در حکومت»، «جریانهای فکری در حوزه معاصر قم»، «گونهشناسی جریانهای فکری حوزه قم و نسبت آنها با اندیشه انقلاب اسلامی» و «احیاگری دینی» را در محورهای موضوعی اندیشه و فقه سیاسی، تاریخ اندیشه سیاسی ایران، جریانشناسی حوزه علمیه قم و رفتارشناسی احیاگران در ایران معاصر را منتشر کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
طباطباییفر میگوید فراز و فرود فعالیتهای حوزه علمیه در امر سیاسی، پس از بازتاسیس ایننهاد، در بزنگاه تاریخی خود با ظهور امام خمینی (ره) به فرازی ماندگار تبدیل شد و اینماندگاری به ایندلیل بود که جریان فعال انقلابی، سپهر معنایی به کنشهای نهاد حوزه در امر سیاسی جانی تازه داد و با اضافهکردن عناصر جدیدی به دو سوی معادله کارگزار_نهاد صورتبندی دیگرگونی را وارد بازار سیاسی جامعه ایران کرد. سازماندهی حرکت سیاسی روحانیت و تشکیل جامعه مدرسین در قم از ابتدای نهضت اسلامی، تاسیس جامعه روحانیت مبارز در خفا (سال ۱۳۵۱) به دست شهیدان مطهری و بهشتی و ساماندهی گسترده و تشکیلاتی آن در ۱۳۵۶ هم گوشهای از اینکنشگری است که با تشکیل شورای انقلاب به فرمان امام خمینی (ره) پیش از پیروزی انقلاب و ارائه ایدههای راهگشا تا تدوین قانون اساسی، مسیر بلوغ و بالندگی را طی کرد.
کتاب «حوزه علمیه قم و امر سیاسی» به بهانه صدمین سالگرد بازتاسیس حوزه قم نوشته شد و مولفش تلاش کرده نسبت حوزه با امر سیاسی را از بدو تاسیس ایننهاد تا پس از انقلاب مورد بررسی قرار دهد، کنشگران حوزه را با دیگران فعالان مقایسه کند، دین و سیاست و رابطه آنها را تحلیل و آسیبهای اینپدیده را از منظر اندیشمندان مختلف مشخص کند. طباطبایی معتقد است حوزه علمیه قم طی ۱۰۰ سال اخیر، در نسبت خود با امر سیاست از الگوهای متنوعی تبعیت کرده است؛ از نظارت، نقد، تحول و انقلاب گرفته تا حمایت و سازماندهی و تنها بخش کوچکی از حوزه به سمت سیاستگریزی حرکت کرد.
بخش عمدهای از مطالب اینکتاب درباره گفتمانها و کنشهای صاحبان رویکردها است.
کتاب پیشرو ۶ فصل دارد که بهترتیب عبارتاند از:
«تمهیدات نظری»، «دیرینهشناسی رابطه حوزه و امر سیاسی»، «از شکلگیری حوزه علمیه قم تا شروع فعالیتهای انقلابی (۱۳۴۱)»، «حوزه قم و امر سیاسی، پس از فوت آیتالله بروجردی تا بهمن ۱۳۵۷»، «حوزه علمیه قم و امر سیاسی؛ دوره جمهوری اسلامی ایران» و «روندها و مختصات مواجهه حوزه قم با امر سیاسی».
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
اگرچه در بحث سیدمرتضی بهطور روشن مصداق سلطان عادل گزارش نشده است، ولی او کوشید با ارائه چنین مباحثی و از راه استدلالهای عقلی، ضمن بهرهگیری از رخدادهای تاریخی و روایات ائمه اطهار (ع) معضل کلامی قضاوت درباره ورود شیعیان به عرصه سیاست را در دوره خلفای جور حل کند. در نظر او ورود در عرصه سیاست در چنین شرایطی قبح ذاتی ندارد، بلکه بستگی به عوارض آن دارد.
شیخالطایفه، شیخ طوسی (وفات ۴۶۰ ق) در ادامه بحث سلف خود با تاکید بر اینکه هیچوقت جایز نیست، مردم بدون رئیس باشند، و با استدلال بر ضرورت ریاست به اینکه «آنچه لطفش، از طریق واجب عقلی ثابت شده است، واجب میگردد، مانند معرفت که ذمه مکلف از وجوب آن خالی نمیشود» بحث خود را از «سلطان مشروع و عادل» شروع میکند. وی در تعریف «سلطان عادل» به حضور دو ویژگی در او توجه دارد: به جای آوردنِ امر به معروف و نهی از منکر، و تقسیم خمس و صدقه به مستحقان واقعی براساس شریعت امامیه. او با ذکر این دو ویژگی نشان داد که در زمان غیبت، هر حاکمی که براساس شریعت عمل کند و ولایت ائمه (ع) را بر حق بداند، سلطان عادل خواهد بود.
اینکتاب با ۴۸۰ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۱۹۵ هزار تومان منتشر شده است.
کد خبر 5990622 صادق وفاییمنبع: مهر
کلیدواژه: حوزه علمیه حوزه علمیه قم مرکز اسناد انقلاب اسلامی کتاب و کتابخوانی معرفی کتاب نهمین جشنواره بازی های رایانه ای فجر حادثه تروریستی کرمان انقلاب اسلامی ایران انتشارات سروش بنیاد ایرانشناسی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فلسطین قاسم سلیمانی نقد کتاب دفاع مقدس چاپ و نشر بین الملل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان حوزه علمیه قم حوزه قم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۸۷۱۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رئالیسم سیاسی چیست؟
عصر ایران - رئالیسم سیاسی (political realism) احتمالا قدیمیترین نظریه دربارۀ سیاست بینالملل است. پیشینۀ این نظریه را میتوان در شرح توکیدیدس (thuchydides) دربارۀ جنگهای پلوپونزی و نوشتۀ کلاسیک شون تسه (sun tzu) متفکر چین باستان مشاهده کرد.
جنگهای پلوپونزی به مجموعه جنگهایی گفته میشود که از 431 تا 403 پیش از میلاد بین اسپارت و آتن وجود داشت. نوشتۀ کلاسیک شون تسه نیز "هنر جنگ" نام دارد که دربارۀ راهبردها یا استراتژیهای جنگی است. این کتاب تقریبا همزمان با شرح توکیدیدس دربارۀ جنگهای پلوپونزی (یا پلوپونز) نوشته شده است.
از دیگر چهرههای برجسته در سنت رئالیسم سیاسی میتوان به ماکیاولی و توماس هابز اشاره کرد. با این حال رئالیسم فقط در قرن بیستم، با انگیزههای برآمده از دو جنگ جهانی، به صورت چشمانداز مسلط سیاست بینالملل درآمد.
در حالی که ایدهآلیسم تاکید دارد که "اخلاق" باید راهنمای روابط بینالملل باشد، رئالیسم بر پایۀ تاکید بر "سیاست قدرت" و پیگیری "منافع ملی" بنا نهاده شده است. فرض بنیادی رئالیسم این است که "دولت" بازیگر اصلی صحنۀ بینالمللی یا جهانی است، و چون حکمران است، میتواند به صورت واحدی خودمختار عمل کند.
افزون بر این، پیدایش ناسیونالیسم و ظهور دولت-ملت جدید، دولت را به اجتماع سیاسی همبستهای تبدیل میکند که در آن سایر وفاداریها و بستگیها تابع وفاداری به ملت است.
اندیشمندان رئالیست، مانند تی.اچ.کار و هانس مورگنتا، دربارۀ باور ایدهآلیستی به "اینترناسیونالیسم" و هماهنگی طبیعی به "جامعۀ جهانی"، موضعی انتقادی داشتهاند. تی.اچ.کار معتقد بود که ایمان سادهلوحانه به "حقوق بینالملل" و "امنیت جمعی" در دورۀ میان دو جنگ جهانی، سیاستمداران اروپایی و آمریکایی را از شناخت توسعهطلبی آلمان و اقدام برای جلوگیری از آن بازداشت.
در مقابل، رئالیستها بر این موضوع تاکید دارند که چون اقتداری بالاتر از دولت حکمران وجود ندارد، سیاست بینالملل در شرایط "وضع طبیعی" عمل میکند و به همین علت دستخوش آنارشی است نه هماهنگی.
از این منظر، دولتها در جهان مثل "افراد" هستند در جامعهای فاقد دولت. در چنین جامعهای، هیچ منبع اقتدار مشروعی وجود ندارد که بتواند افراد را از تعرض احتمالی به حقوق یکدیگر بازدارد. در جهان واقع نیز عملا چنین منبع اقتداری وجود ندارد.
اگرچه تشکیل سازمان ملل اقدامی در راستای نقض این توصیف رئالیستی از سیاست بینالملل بوده، ولی ناکارآمدی این سازمان در جلوگیری از نقض حقوق بینالملل از سوی یک دولت، دال بر این است که توصیف رئالیستها از وجود نوعی آنارشیسم در عرصۀ روابط بینالملل کاملا هم بیراه نیست.
با این حال میتوان مواردی را هم مثال زد که شورای امنیت سازمان ملل موفق شده به عنوان یک منبع مشروع اقتدار، مانع نقض حقوق یک دولت از سوی دولتی دیگر شود؛ و یا دولتی را از نقض حقوق ملت تحت حکمرانیاش بازدارد. بیرون راندن ارتش عراق از کویت در جنگ اول خلیج فارس و نیز ساقط کردن حکومت معمر قذافی برای ممانعت از کشتار مردم لیبی، هر دو با مجوز شورای امنیت سازمان ملل صورت گرفت.
بنابراین در چنین مواردی، شورای امنیت سازمان ملل مظهر "اقتداری بالاتر از دولت حکمران" است و مانع از پیدایش تام و تمام "وضع طبیعی" در عرصۀ روابط بینالملل میشود.
در مجموع به نظر میرسد سازمان ملل متحد، وضعیتی مابین توصیفات و انتظارات رئالیستها و ایدهآلیستها از روابط بینالملل ایجاد کرده است. یعنی مانع تحقق کامل توصیفات رئالیستها بوده، ولی انتظارات رئالیستها را چنانکه باید برآورده نکرده است.
به هر حال مطابق نگرش رئالیسم سیاسی، نظام بینالمللیِ آنارشیک، نظامی است که در آن هر دولتی مجبور است به خود کمک کند و به منافع ملی خود، که اساسا موجب بقای دولت و دفاع از سرزمین تعریف میشود، ارجحیت دهد.
به همین دلیل است که رئالیستها بر نقش قدرت در مسائل بینالمللی چنین تاکید شدیدی دارند و میخواهند قدرت را بر اساس آمادگی نظامی یا نیروی نظامیاش بشناسند.
البته آنارشی بینالمللی به معنای درگیری بیامان و جنگ بیپایان نیست. رئالیستها تاکید دارند که الگوی "درگیری و همکاری" عمدتا با نیازمندیهای "توازن قوا" هماهنگ است.
این دیدگاه که در پی ایجاد امنیت ملی است، اذعان میکند که دولتها وارد اتحادهایی میشوند که اگر در برابر یکدیگر به حالت توازن درآیند، ممکن است در بلندمدت صلح و ثبات بینالمللی را تضمین کنند. اما اگر توازن قدرت به هم ریزد، نتیجۀ احتمالی جنگ است.
دربارۀ نسبت رئالیسم با "وضع طبیعی" باید این نکتۀ را متذکر شد که رئالیستها معتقدند "نظم بینالمللی" همان "وضع طبیعی" کلاسیک نیست، زیرا قدرت و ثروت و سایر منابع در میان دولتها به طور برابر توزیع نشده است.
در واقع بازیگران اصلی به طور سنتی با موقعیت "قدرتهای بزرگ" هماهنگ شدهاند. سلسلهمراتب برآمده از دولتها، که حاصل این وضع است، تا حدی نظمی را به نظام بینالمللی تحمیل میکند، و کنترلی را نشان میدهد که قدرتهای بزرگ از راه بلوکهای تجاری، "مناطق نفوذ" و مستعمره کردن، آشکارا بر "دولتهای تابع" اعمال میکنند.
این وضع در دورۀ جنگ سرد به ایجاد نظم جهانی دوقطبیای انجامید که در آن رقابت بین بلوک قدرت ایالات متحدۀ آمریکا و بلوک قدرت شوروی به بیشتر بخشهای جهان گسترش یافت.
رئالیستها معتقدند که دوقطبی بودن جهان به حفظ صلح کمک میکرد زیرا هزینههای نظامی فزاینده منجر به به ایجاد سیستم بازدارندۀ فعالیت هستهای میشد؛ بویژه زمانی که در دهۀ 1960 احتمال نابودی حتمی متقابل تشخیص داده شده بود.
از این رو سلسلهمراتبی باثبات بر پایۀ مقررات پذیرفته شده و فرایندهای شناخته شده جلوی آنارشی را گرفت و رئالیستها را تشویق کرد تا اندیشۀ تعدیلشدهای را بپذیرند که آن را "جامعۀ آنارشیستی" نامیدند.
رئالیسم سیاسی بر "جدایی سیاست از اخلاق" تاکید دارد. همین تفکیک، مبنای مهمترین انتقادها به این نگرش سیاسی بوده است. منتقدان میگویند رئالیسم سیاسی مایۀ مشروعیت رقابت نظامی و جاهطلبی قدرتهای بزرگ و کوچک است. از نظر منتقدان، "سیاست قدرت" جهان را در آستانۀ "فاجعۀ هستهای" قرار داده و در تامین صلح هم چندان موفق نبوده.
انتقاد دیگر را نظریهپردازان فمینیست مطرح کردهاند که معتقدند رفتار قدرتجویانه و پرداختن به امنیت ملی و قدرت نظامی، همگی بازتاب سلطۀ مردان بر عالم سیاست است که ترجیحاتشان اساسا تجاوزگرایانه و رقابتجویانه است.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: «ایدهآلیسم» در سیاست جهانی یعنی چه؟ «وضع طبیعی» ؛ عرصۀ خشونت یا آزادی؟ «سیاست واقعی» چیست؟